سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 نوشته ها ی پیشین - دیوانگان حسین

توجه

جمعه 87 آذر 29 ساعت 7:0 عصر
<

بینندگان عزیز از شما یه  خواهشی دارم نظر یادتون نره


نوشته شده توسط : پویا آقاپور

[ نظر]


<
مجموعه 48 سخنرانی اخلاقی از مرحوم آیت الله بهاالدینی







Imageمجموعه 48 سخنرانی اخلاقی از مرحوم آیت الله بهاالدینی  تقدیم به کاربران عزیز


 دانلود در ادامه مطلب


ادامه مطلب...

نوشته شده توسط : پویا آقاپور

[ نظر]


مجموعه سخنرانی از مرحوم کافی (2)

جمعه 87 آذر 29 ساعت 6:35 عصر
<
مجموعه سخنرانی از مرحوم کافی (2)







Imageمجموعه 25 سخنرانی از مرحوم کافی با موضوعات: زندگی سلمان، گاو بنی اسراییل، داستان انار، مقدس اردبیلی، صفات شیعه و ...  تقدیم به کاربران عزیز


دانلود در ادامه مطلب


 

ادامه مطلب...

نوشته شده توسط : پویا آقاپور

[ نظر]


<

گلچین مداحی از محرم 85 با صدای مداحان سلحشور و میرداماد - صوتی


Imageگلچین مداحی از محرم 85 (صوتی) با صدای مداحان سلحشور و میرداماد تقدیم به کاربران عزیز


دانلود در ادامه مطلب


 


 

ادامه مطلب


نوشته شده توسط : پویا آقاپور

[ نظر]


<

 زنی که مدعی همسری امام زمان (عج) بود دستگیر شد

آفتاب: زنی که ادعا می کرد همسر حضرت صاحب الامر (عج) می باشد بازداشت شد.

 این زن یکسال پیش ادعای خود را علنی ساخته بود و بسیاری از زنان ساده دل نیز به او گرویده بودند این زن موفق شده بود صدها میلیون تومان پول برای احداث یک حسینیه بسیار بزرگ از مریدان خود دریافت نماید. وی کارهای اولیه احداث این حسینیه را نیز به انجام رسانده بود.


نوشته شده توسط : پویا آقاپور

[ نظر]


خبر نامه

جمعه 87 شهریور 22 ساعت 12:4 عصر
<

سلام عزیزان خوب هستین

رسیدن ماه مبارک رمضان را تبریک می گویم

بینندگان عزیز نظر دادن یادتون نره


نوشته شده توسط : پویا آقاپور

[ نظر]


ماه رمضان

یکشنبه 87 شهریور 10 ساعت 7:0 عصر
<

نوشته شده توسط : پویا آقاپور

[ نظر]


دیوار انتظار

یکشنبه 87 شهریور 10 ساعت 6:50 عصر
<

دیوار انتظار

تو را در وزش هر نسیم حس می‌کنم. چهره نورانی‌ات آذرخشی‌ست که روشنایی را بر چهره زمین حک می‌کند. ای مولای من! زیر سایه‌های کاج، تکیه به دیوار، بیاد تو می‌نویسم. خوب که نگاه می‌کنم همه جا از شمیم حضور تو لبریز است. سال‌هاست شب‌های مهتابی‌ام را با یاد تو به صبح گره می‌زنم و شانه‌های خسته‌ام را به انتظار تکیه می‌دهم... راستی، آقای من! کی می‌آیی؟

 

چه روزها که یک به یک غروب شد نیامدی

 چه بغض‌ها که در گلو رسوب شـد نیامدی

 

خلیل آتشین سخن تبر بدوش بت شکن           

خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی

 

ازابتدای هفته ام در انتظار جمعه ام               

 صبح نه، ظهر نه، غروب شد نیامدی!

 


منصور

در کتاب «شاکمونى» که از سردمداران کافران هندو است و به عقیده پیروانش پیامبر و صاحب کتاب آسمانى است، اشاره به وحدت دیانت در زمان آن پرچمدار روحانى جهان نموده، گوید:

پادشاهى و دولت دنیا به فرزند سید خلایق دو جهان، کِشن (به لغت هندو نام پیامبر اسلام ص است) بزرگوار تمام شود. وى کسى باشد که بر کوههاى مشرق و مغرب دنیا حکم براند و فرمان کند و فرشتگان کارکنان او باشند...

و نیز در کتاب « دید» که نزد هندوها از کتب آسمانى است، مى گوید:

پس از خرابى دنیا ،پادشاهى در آخرالزمان پیدا مى شود که پیشواى خلایق باشد و نام او«منصور»، باشد و تمام عالم را بگیرد و به دین خود آورد...


نوشته شده توسط : پویا آقاپور

[ نظر]


باشکوه ترین جشن عالم

یکشنبه 87 شهریور 10 ساعت 6:49 عصر
<

 

وقتی که او بیاید با شکوه ‌ترین جشنِ تمامِ عالم را خواهیم دید.

در روایات ما دوران طلایی ظهور این طور تعریف شده:

 

پرندگان در آشیانه‌های خود جشن می‌گیرند و ماهیانِ دریاها شادمان می‌شوند، چشمه ساران می‌جوشند و زمین چندین برابر، محصول می‌دهد.

 

ساکنان زمین و آسمان به او مهر می‌ورزند، آسمان بارانش را فرو می‌فرستد. زمین گیاهانش را می‌رویاند.

 

وقتی که او بیاید، گرگ و بره با هم در یک مکان زندگی می‌کنند، بچه‌ها با مار و عقرب بازی می‌کنند در حالیکه نمی‌ترسند و آسیبی به آنها نمی‌رسد.

 

دست خود را روی سر مردمان می‌گذارد، و خردهای مردمان را به کمال می‌رساند و اخلاقشان را کامل می‌کند.

 

از فرمانروایی او اهل آسمان و زمین و پرندگان آسمان راضی خواهند بود.

 

پروردگار مهربانم!

پایان این روزهای سخت و حضور در دوران ظهورش را چشم انتظاریم.

خداوندا!

 بحق حضرت زهرا علیها السلام این جمعه را روز رهایی قرار ده و دل محمد و آلش وهمه دوستدارانشان را به دیدارش شاد گردان.

                                                                                    آمین

 




خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست؟

 

سایتون سنگین مولا کجا رفته اون چشاتون

کوچه خیلی وقته مونده چشم براه قدماتون

 

سایتون سنگین مولا ما گلایه‌ای نداریم

هر کجا باشیم شما رو روی چشمامون می ذاریم

 

سایتون سنگین مولا غم نشسته رو صداتون

یه نگاه بندازین آخر، آقاجون به زیر پاتون

 

اگر ما رو دوست ندارین یه اشاره بسمونه

خودتون بگین که این دل بمیره یا که بمونه

 

ما دیگه وقف شماییم قلبمون از این تباره

تا شما سرور مایین برده بودن افتخاره

 

چون ما اهل انتظاریم جُمعمون سرد و کسل نیست

جمعه روز خوبه عشقه روز تعطیلیِ دل نیست

 

کِی میای قبله عالم تا دلامون بشه روشن؟

کِی میای یوسف زهرا، خوشم به روی پیرُهَن؟

 

توی عرش رو قلّه‌هایین خودتون بگین کجایین؟

توی این شبا آقاجون نجفین یا کربلایین؟

 

بی شما سینه عاشق تپیدن رو کم میاره

بی شما باغ ستاره دیگه روشنا نداره

 

بیشتر از هزار و صد سال جاتون اینجا مونده خالی

بی حضورتون بِوَلله نداره زندگی حالی

 

ای گل من، قشنگ من، غلام سیات فدات بشه

الهی که دشمن تو قاتل این گدات بشه


نوشته شده توسط : پویا آقاپور

[ نظر]


او می آید

یکشنبه 87 شهریور 10 ساعت 6:48 عصر
<

او می آید



 

یا رسول‌الله با تو بر پیمان غدیر با قلب‌های خود، با جان و زبان و دست خود بیعت می‌کنیم و بر این بیعت زندگی می‌کنیم، خدا را بر این پیمان گواه می‌گیریم که او بهترین گواهان است.

و تو ای دوستِ غدیر بیا با هم در این روز موعود با صاحب غدیر تجدید پیمان کنیم و سر بر آستانش بنهیم و اگر اکنون صاحب غدیر در میان ما نیست اما اکنون فرزند غدیر مهدی موعود علیه‌السلام در میان ماست. بیا در طلیعه‌ی غدیر پیمان خویش را با او محکم کرده، بهار زندگی خود را زلالی تازه ببخشیم.

و تو ای موعود غدیر.

بیا که ظهور تو دل ها را شاد می‌کند.

مهربان، امامم! مهدی عزیز در انتظار مقدم پاکت صبح و شام دست دعا برمی‌دارم و برای فرج و ظهورت دعای فرج می‌خوانم.   


 




منجی در زبور و تورات

زبور

شریران منقطع خواهند شد، امّا منتظران خداوند، وارث زمین خواهند شد. هان بعد از اندک زمانى شریر نخواهد بود.

 در مکانش تأمل خواهى کرد و نخواهى بود. و امّا حلیمان وارث زمین خواهند شد... و میراث آنها خواهد بود تا ابد..

 تورات

و نهالى از تنه ـ بَستى ـ بیرون آمده و شاخه اى از ریشه هایش خواهد شکفت و روح خدا بر او قرار خواهد گرفت. مسکینان را به عدالت داورى خواهد کرد و به جهت مظلومان زمین به راستى حکم خواهد کرد.


 


لم تنگه...

ارباب بزرگوارم!

امام رضا علیه‌السلام فرمودند: امام پدری دلسوز است.

پدرم می‌خوانمت:

خسته‌ام، خسته خسته.

دلم گرفته، افسرده، پژمرده، نمی‌دونم شاید هم از شدت درد و آه، داره می‌ترکه.

بابای مهربونم!

دلم تنگه چشم‌های مهربونتونه که با یک نگاه آسمونی‌، حجاب‌ گناه رو از گوشه گوشه جسم و روحم بردارید.

دلم تنگه دست‌های پدرونتونه که بر سرم بکشید و از روی محبت نوازشش کنید و آرامش به من ببخشید.

دلم تنگه شونه‌های مردونتونه که سرم رو بذارم رو شونه‌هاتون و های های گریه کنم. اون وقت شما سخت در آغوشم بگیرید و این پایان همه دردهام باشه.

ای پناهم!

 دلم تنگه صداتونه که با طنین خداییش، بهم درس معرفت بده.

دلم تنگه اون جمعه‌ای که نوید دیدار رو می‌ده.

دلم تنگه...

اما نمی‌دونم چطور می‌تونم زلال نگاهتون رو تحمل کنم، با چه رویی محبت نوازشتون رو بپذیرم، گرمای آغوشتون رو حس کنم، چطور می‌تونم...

ولی با وجود همه اینها می‌دونم که شما مهربان ترین پدر دنیایید، هر قدر که من فرزند بدی براتون باشم، جزشما پناهگاهی ندارم در خونه لطف و رحمتتون به روی همه بازه، چرا که شما رحمت گسترده خداوندید.

شنیدم که همیشه برای فرزندان ناخلفتون از خداوند طلب استغفار می‌کنید و از یاد ما غافل نیستید، برایم دعا کنید. برای صفای دل و روشنای قلبم دعاکنید.

نمی‌خوام ازتون دور بشم، کمکم کنید!

 

ای کهف حصین!

پناهی جز شما نداریم، بارمان دهید...


نوشته شده توسط : پویا آقاپور

[ نظر]


<      1   2   3   4   5      >