سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 کرامات معصومان - دیوانگان حسین

کرامات معصومان

سه شنبه 87 فروردین 6 ساعت 11:49 صبح
<

حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام قم

راستی دیشب نرسیدم آپ کنم این قصه را گذاشته بودم برای ولادت حضرت معصومه علیها السلام براتون بگذارم

سید علی رضوی یکی از خدام کشیک حرم حضرت معصومه علیها السلام می گه:

( اون زمونها که هنوز برق توی شهر قم نیومده بود و تازه موتور برق بزرگی برای حرم آورده بودن و چراغهای حرم را با برق موتور برق روشن می کردن ، اول شب چراغهای حرم و گلدسته ها را روشن می کردن و آخر شب هم خاموش می کردن تا نزدیکهای اذان صبح دو مرتبه روشن می کردن و بعد هم نزدیک طلوع آفتاب خاموش می کردن . دریکی از شبهای سرد و برفی زمستان که کشیک حرم نوبت من بود اواخر شب مثل هر شب چراغهای گلدسته ها و حرم را خاموش کردم و خوابیدم اما هنوز پلک چشمهام درست روی هم نرفته بود که یه خانومی را در خواب دیدم که فرمود: بلند شو چراغهای گلدسته های حرم را روشن کن! بیدار شدم اما جدی نگرفتم و خوابیدم. دو مرتبه همان خانم را در خوابد دیدم که فرمود بلند شو چراغهای گلدسته ها را روشن کن. باز بیدار شدم ولی جدی نگرفتم و با خودم گفتم: اگر از من فردا بپرسن چرا دیشب بیخودی موتور برق را روشن کردی من که نمی تونم بگم خواب دیدم چون کسی از من قبول نمی کنه . باز خوابیدم در مرتبه سوم همان خانم با نارحتی فرمود: مگر نگفتم بلند شو چراغهای گلدسته ها را روشن کن ؟! این دفعه دیگه یقین کردم که سری در کار هست و این خود حضرت معصومه علیها السلام بودن که به خواب من اومدن . بلند شدم موتور برق را روشن کردم و چراغهای گلدسته ها را هم روشن کردم و خوابیدم اما نمی دونستم سر کار چیه ؟

صبح که شد بلند شدم ... چراغهای حرم را روشن کردم و دربهای حرم را هم باز کردم و مشغول تهجدو نماز شب شدم ولی همش تو این فکر بود که این خواب دیشب چی بود؟ روز بعد وقتی که ایستاده بودم دم درب حرم و زوار وارد حرم می شدن همین طور که ایستاده بودم یه وقت سه تا از زائرین که داشتن وارد حرم می شدن توجه من رو به خودشون جلب کردن داشتن با هم حرف می زدن و وارد حرم می شدن . یه وقت دیدم یکی از اونها گفت: عجب دیشب حضرت معصومه علیها السلام به فریادمون رسیدها ! اگه دیشب چراغهای گلدسته های حرم روشن نشده بود ما راه قم را پیدا نمی کردیم (چون برف همه جاده ها را پوشونده بود ) و توی اون سرما یا خوراک گرگ بیابون شده بودیم یا اینکه توی برف و یخبندون تلف شده بودیم . اینجا بود که فهمیدم خواب دیشب یه کرامتی بوده از حضرت معصومه علیها السلام .

منبع : کریمه اهل بیت نوشته استاد علی اکبر مهدی پور


نوشته شده توسط : پویا آقاپور

[ نظر]