سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 فاطمه بانوی بزرگ اسلام (ویژه ایام فاطمیه)2 - دیوانگان حسین

< (فاطمه علیها السلام در آستانه ی مرگ)
حضرت فاطمه علیهاالسلام بعد از پدر بزرگوارش چند ماهی بیشتر زندگی نکرد در همان مدت کوتاه بقدری گریه کرد که او را یکی از بکائین زیاد گریه کنندگان شمردند هیچگاه خندان دیده نشد گریه های زهرا علل و عوامل متعددی داشت مهمترین چیزی که روح حساس و غیور بانوی بزرگ اسلام متعددی داشت مهمترین چیزی که روح حساس و غیور بانوی بزرگ اسلام را ناراحت می ساخت این بود که می دید ملت جوان اسلام از مسیر حقیقی و طریق مستقیم دیانت منحرف شده در راهی افتاده که پراکندگی و بد بختی از نتایج حتمی آنست .
حضرت زهرا چون پیشرفت های سریع اسلام را دیده بود انتظار داشت که به همان منوال پیشرفت کند و در مدت کوتاهی کفر و بت پرستی را از بین ببرد و دستگاه ظلم و بیداد گری را برچیند . ولی با پیش آمد غیر مترقب غصب خلافت کاخ امیدش یک مرتبه درهم فروریخت .
روزی ام سلمه بر فاطمه علیها السلام وارد شد عرض کرد : ای دختر رسول خدا شب را چگونه صبح کردی ؟ فرمود با غم و اندوه گذراندم پدرم را از دست داده ام خلافت شوهرم غصب شده و بر خلافت دستور خدا و رسول امامت را از او گرفتند زیرا از علی علیه السلام کینه داشتند چون پدرانشان را درجنگ بدرو احد کشته بود .


علی (ع) می فرماید :
فاطمه (س)روزی پیراهن پدرش را از من خواست . وقتی پیراهن را به او دادم بوئید و بوسید و گریست تا بیحال شد . وقنی چنین پیراهن را از او مخفی نمودم .
روایت شده وقتی رسول خدا از دنیا رفت ، بلال مؤذن مخصوص آن حضرت دیگر اذان نگفت . روزی فاطمه پیغام فرستاد : آرزو دارم یک مرتبه دیگر بانگ مؤذن پدرم را بشنوم . بلال بر طبق دستور فاطمه شروع به اذان کرد . گفت : الله اکبر ، الله اکبر . فاطمه به یاد روزگار پدر افتاد ، نتوانست از گریه خود داری کند



نوشته شده توسط : پویا آقاپور

[ نظر]