مقالات - دیوانگان حسین
: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: پيوندهاي روزانه :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
: لوگوي دوستان من :
: آرشيو يادداشت ها :
: جستجو در وبلاگ :
نبردحق و باطل را پایانی نیست، تا حق، حاکمییت مطلقه یابد.
(کربلا)، حلقهای از حلقات زنجیره مبارزه حق و باطل بود.
و خون شهیدانکربلا، هنوز بدون انتقال مانده است، تا آنکه مهدی علیهالسلام قیام کند، و در رکابش یارانی جان برکف و شهادتطلبو قویدل و آهنین اراده و مومن و صبور و بصیر، به خوانخواهی آن مظلومان برخیزند.
چه توفیقی است جهاد در این راه، و در رکاب امام منتظر.
تعالیم زیارتنامهها،تداوم این راهرا میآموزد، و اوج پرشکوه این خط را عصر ان موعد نشان مدهد.
زائر، همآرزومند است و هم خواستار، که آن روزگار درخشان را دریابد و خوانخواه شهیدان کربلا باشد.
در (زیارتعاشورا) زائر چنین میگوید:(خطاب به حسین و یاران شهیدش) ((و ان یرزقنی طلب ثارکم مع امام هدی ظاهر ناطق بالحق منکم)) (مفاتیحالجنان، زیارت عاشورا، ص 457.) از خدا میخواهم که خونخواهی شما را، در رکاب امام هدایتگر و آشکار و حقگویی از شما خاندان، روزیام کند.
و در جای دیگر میطلبد:
((اللهم اجعلنا منالطالبین بثاره مع امام عدل تعز به الاسلام و اهله)) (مفاتیح الجنان، زیارت عاشورای غیر معروفه، ص 467.) خدایا ما را از خونخواهان حسین علیهالسلام قرار بده، در رکاب پیشوای دادگری که عزتبخش اسلام و مسلمین باشد.و در (زیارت عاشورای) غیر معروفه، از آن پیشوا، که پرچمدار این خونخواهی مقدس است، با اسم و رسم، نام برده میشود:
((و ان یوفقنیللطلب بثارکم مع الامام المنتظر الهادی من آل محمد)).
(مفاتیحالجنان، ص 464).
این خونخواهیاز کارهای مهم آن حضرت است.در ((دعای ندبه)) که نوعی نیایشعاشقانه و پرسوز و گدار و گفتگوی پر اشتیاق با مهدی علیهالسلام است، خطاب به آن امام میخوانیم:
((این الطالب بذحولالانبیاء و ابناء الانبیاء، این الطالب بدم المقتول (مفاتیحالجنان، دعای ندبه، ص 535).کجاست، خونخواه پیامبران و پیامبرزادگان؟
کجاست خونخواه کشته دشت کربلا؟
او نه تنها خونخواهشهدای کربلا، بلکه همه خونهای به ناحق ریخته حق پویان و حق جویان تاریخ است و پیروانش نیز راهی این راهند و سربازان امام زمان (عج) به فرموده حضرت صادق علیهالسلام، خدا ترس و شهادت طلبند و شعارشان:((یا لثارات الحسین)) است (= بیائید به طلب خون حسین) (بحارالانوار، ج 52، ص 308 (چاپ بیروت) ((این شعار شور آور، از ظهر عاشورا، از درون خاک خونین کربلا برخاست و در جام خورشید ریخت و به همه چیز رنگ خون زد، شفق خونبار را بیاراست و فجر بیدار را بیاکندو در کوههای و هامونها و دشتها و جنگلها و نهرها و دریاها و در آبادیها و شهرها و روستاها و دهها، در همه جا و همه چیز بگسترد و همه جا و همه وقت، خونها را به جوش آورد و نهضتها را شکل داد.این شعار است که همه جا را کربلا کرده است و همه ماه را محرم و همه روز را عاشورا و همین شعار است که بر پرچم شورشیان دوران شورش بزرگ، شورش مهدی علیهالسلام نیز نقش خواهد بست.)) (خورشید مغرب، محمدرضا حکیمی، ص 410).
پس دوستداراناو هم که در مقام زیارت میایستند و او را به این صفت میستایند و آرزومند جهاد در رکاب او برای خونخواهی سیدالشهدا و همه شهیدانمظلومند، باید در موضع و تعهد اجتماعی چنین باشند، یعنی خون آشنا و دشمن ستیز و حقطلب و پا در رکاب و سلاح برکف!....در رکاب مهدی علیهالسلام حکومت عدلگستر حضرت مهدی علیهالسلام زیباست.
درک آن دوران گرانقدر، سعادت است و آرزوی دیدار آن ایام، ارزشی والاست.
و...انتظار برایآن دوره، عبادت است، البته انتظاری تعهد آفرین و عمل زا و زمینهساز.
در ((زیارت جامعه)) میخوانیم:
((معترفبکم، مصدق برجعتکم، منتظر لامرکم، مرتقب لدولتکم...)) (مفاتیح، زیارت جامعه، ص 548).
من شمارا به امامت میشناسم، به بازگشت شما را باور دارم، منتظر حکومت شما و چشم به راه دولت شمایم.
چشم انتظارتشکیل دولت مهدی علیهالسلام بودن، از تلاش و جهاد برای زمینهسازی آن حکومت، جدا نیست.
هم باید زمینهچینیو تمهید مقدمات برای آن روزگار کرد.هم در عصر امام، باید در دولت او خدمت و فعالیت داشت.و هم در رکابش، حتی برای بذل جان آماده بود.انتظار ظهور آن حضرت، باید همراه با فراهم کردن اسباب و معدات و زمینههای لازم و یاریها و امکانات شایسته و بایسته است.
زائر، خطاب به امامزمان علیهالسلام میگوید:((نصرتی معده لکم و مودتی خالصه لکم)).(مفاتیحالجنان، زیارت امام زمان علیهالسلام (آداب سرداب مطهر) ص 524).یاریام، آماده برای شما و دوستیام، خالص برای شماست.
و نیز:((و اجعلنیاللهم من انصاره و اعوانه و اتباعه و شیعته).
(مفاتیحالجنان، ص 525).
خدایامرا از یاران و پیروان گوش به فرمان آن حضرت قرار بده.
درزیارت دیگری از آموزشهای حضرت رضا علیهالسلام در باب زیارت امام غایب میگوئیم:
((خدایا!مارا در حزب آن حضرت قرار بده، از آنانکه فرمان او را میکنند، همراه او مقاومت دارند، با خیرخواهی برای وی، رضایت تو را میجویند، تا آنکه در قیامت، ما را در زمره یاران و پیروان و تقویت کنندگان حکومتش برانگیزی..)).(مفاتیحالجنان، باب زیارتهای حضرت ولی عصر علیهالسلام، ص 542.) باز، در زیارتی دیگر، خطاب به آن امید دلها و منجی انسانها میگوییم:
((ای مولایمن!اگر پیش از ظهورت مرگم فرا رسد، تو و پدران پاک و بزرگوارت را در پیشگاه خداوند وسیله و واسطه قرار میدهم تا هنگام ظهورت و تشکسل دولتت، مرا بار دیگر به دنیا برگرداند، تا به خواسته و آرمان خودم از راه طاعت تو برسم)).(مفاتیحالجنان، ص 527).
آرزوی بازگشت بهدنیا در روزگار ظهور او، باید همراه با آمادهسازی روح و اراده برای آن دوران باشد و زمینهسازی اجتماعی برای آمدن آن عدلگستر و حجت غایب پروردگار.
به اینگونه است کهمیبینم انتظار، با تنبلی و بیحوصلگی و بیتفاوتی و بیعاری سازگار نیست.
((...انتظار،یک بسیج عمومی است،.... همیشه آماده، از نظر قدرتهای ایمانی و روحی، نیروهای بدنی و سلاحی، تمرینهای عملی و نظامی، پرورشهایاخلاقی و اجتماعی، سازماندهیهای سیاسی و مرامی.... و همواره در سنگر، سنگر مبارزه با تمایلات نفسانی، با سستیهای تکلیفی، بافتورهای موضعی، سنگر مبارزه با ذلت پذیری و استعمار زدگی، مبارزه با تطاول و ستم و انحراف، مبارزه با زیر بار کفر رفتن و برده دیگران شدن و سلطه یهود و نصاری و ملحدان را پذیرفتن و قدرتهای ناحق را تحمل کردن.این آمادگی عمومی و همیشگی، جوهر اصلی انتظار است...)) (خورشید مغرب، ص 366.تاءکید میشود فصل زیبا و پرمحتوا و سازنده ( (انتظار)) را از این کتاب (صفحات 330 تا 433) مطالعه کنید.
زائری کهمشتاق حضور و جهاد در رکاب مهدی علیهالسلام است، باید لیاقتهایمورد نیاز را از هم اکنون در خود فراهم آورد، وگرنه این شوق، به تنهایی او را به جایی نمیرساند.
زائر شهادت طلب شهادت، حد اعلای کمال انسان است.
و چه زیبا که در رکاب ((مهدی موعود)) باشد، و در راه احقاق حق و گسترش عدل بر گسترده زمین !در زیارتها، روی عنصر (شهادتطلبی) و آرزوی جهاد و شهادت، پیش روی امام زمان و در رکاب آن عزیز، تاءکید فراوان شده است.و این در پی آن خواسته ارزشمند زنده شدن و رجعت در روزگار امام عصر است.در این مورد هم به فقراتی از متون زیارتیاشاره میکنیم:در زیارتی خطاب به امام زمان علیهالسلام آمده است:
((باگذشت زمانهاو عمرها، یقین من در باره تو بیشتر و عشقم افزونتر میشودو منتظر و چشم به راهم تا در پیش رویت جهاد کنم و جان و مال و ف رزندان و خانواده و هر چه را دارم، در اطاعت فرمانت فدا کنم:
((متوقعا و منتظراو لجهادی بین یدیک مترقبا فاءبذل نفسی و مالی و ولدی و اهلی و جمیع ما خولنی ربی بین یدیک)).
(مفاتیحالجنان،ص 527، زیارت آن حضرت در سرداب مقدس:(فان ادرکت ایامکالزاهره و اعلامک الباهره فیها فهااناذا، عبدک المتصرف بین امرک و نهیک، ارجو به الشهاده بین یدیک یامولای و الفوز لدیک).
و در ادامه، آرزو شهادت در رکابش به این صورت بیان شده است:
((اگر دوران درخشانحکومت و فرمانروایی تو را درک کردم، در آن هنگام، من بندهگوش به فرمان تو، به امر و نهی تو فعالیت میکنم و امید شهادت در رکاب تو و کامیابی نزد تو را دارم)).(مفاتیحالجنان، ص 527، زیارت آن حضرت در سرداب مقدس:(فان ادرکت ایامک الزاهره و اعلامک الباهرهفیها فهااناذا، عبدک المتصرف بین امرک و نهیک، ارجو به الشهاده بین یدیک یامولای و الفوز لدیک).
در زیارت هر روزه آن حضرت آمده است:
((خدایا!مرااز یاران و پیروان و مدافعان او قرار بده، خدایا توفیق هادت مشتاقانه در پیش روی او را به من ارزانی دار، در صف و جمعی که در قرائت آنان را ستوده و گفتهای:صفی همچون بنیانی استوار...)) (واجعلنیمن انصاره واشیاعه و الذابین عنه و اجعلنی من المستشهدین بینیدیه طائعا غیر مکره فی الصف الذی نعت اهله فی کتابک فقلت:( (صفا کانهم بنیان مرصوص)).(مفاتیح الجنان، ص 538).
در زیارت آن حضرت در روز جمعه آمده است:
((میخواهم کهخداوند مرا از یاری کنندگان تو بر ضد دشمنانت قرار دهد، و در زمره هوادارنت، مرا از شهیدان در برابرت قرار دهد))(ان یجعلنی من الناصرینلک علی اعدائک و المستشهدین بین یدیک فی جمله اولیائک (مفاتیح الجنان، ص 59).
در دعای عهد، میخوانیم:
((خدایا، به هنگامظهورش، مرا از قبر، برون آر، در حالی که کفن پوشیده و شمشیرآخته و نیزه برگرفته باشم و ندای آن دعوتگر در شهر و بیابان را ( (لبیک)) گفته باشم)).(اخرجنی من قبری موتزرا کفنی شاهرا سیفیمجردا قناتی ملبیا دعوهالداعی فی الحاضر و البادی.(مفاتیح الجنان، دعای عهد، ص 540).
در فرازی دیگر،عاشقانه و شهادت طلبانه، در زیارت آن موعود امتها و ذخیره الهی برای نجات بشریت، میگوییم:
اللهم کما جعلتقلبی بذکره معمورا فاجعل سلاحی بنصرته مشهورا.و ان حالبینی و بین لقائه الموت - الذی جعلته علی عبادک حتما و اقتدرت به علیخلیقتک رغما - فابعثنی عند خروجه ظاهرا من حفرتی موتزرا کفنی حتیاجاهد بین یدیه فی الصف الذی اثنیت علی اهله فی کتابک فقلت:( (کانهم بنیان مرصوص)) (مفاتیح الجنان، ص 528) خدایا...
همچنانکه دلمرا به یاد مهدی آباد کردی و مرا زنده دل ساختی، سلاح مرا نیز در راه یاری او آخته ساز.
اگر مرگ،که برای همه است و نشانه قدرت توست میان من و دیدارش جدایی انداخت، خدایا، هنگام ظهورش مرا زنده کن، تا سر از گور بردارم، و کفن خود را بر کمر بندم و در رکاب او پیکار کنم، در همان صفی که در قرآنآنان را ستودهای:((صفی که اهل آن، همچون بنیانی پولادیناند)).
آری...ایناست حماسه و روح ((شهادتطلبی))، که ائمه ما، در متن زیارتنامهها، به ما آموختهاند...
آیا با تخریب قبر، میتوان الهام معنوی و روحی را از تربت سیدالشهدا گرفت؟آیا با حمله و هجوم به مزارات معصومین، میتوان عقیده و ایمان به آنان را از مردم سلب کرد؟
تجربهو تاریخ نشان داده است که حکام ستمگر در این مورد، هرگز موفق نبودهاند.ا.
نوشته شده توسط : پویا آقاپور