ایرانیان عشق را بر شانه های محرم احساس میکنند - دیوانگان حسین
: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: پيوندهاي روزانه :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
: لوگوي دوستان من :
: آرشيو يادداشت ها :
: جستجو در وبلاگ :
ایرانیان عشق را بر شانه های محرم احساس میکنند
ایران صدا: محرم زنگار دلها را شستشو می دهد و دل را به عشق حسین (ع) پیوند می زند.
امسال هزار و سیصد و شصت و هفتمین محرمی است که هنوز صدای «هل من ناصر ینصرنی» حسین (ع) از فراز تاریخ در نوای طبل ها، زنجیرها و سنچ ها چنان شور و شوقی به پا می کند که گویی کربلایی دیگر در راه است./گروه اجتماعی
در و دیوارهای سیاه پوش، دسته جات عزاداری حسینی، چای و شربت و آب و ... دستها بر سینه، زنجیرها بر شانه، علم و کتل و چلچراغ و روضه و تعزیه و گریه، سینه ها چاک می کنند دستها بر دیده و سر می زنند و خاک بر سر می ریزند، اشک چون سیل بر دیده جاری می کنند شاید که اشقیاء شرم گیرند از خاندان رسول خدا، هوای محرم که می پیچد هر خانه تل زینبیه، هر چشم فرات ماتم هر سینه یک دجله، درد و خون محرم ادای نذری است که یکسال گوشه دل پنهان شده است و اشکی رواق آینه کاری چشمان را شست و شو می دهد و شبکه های ضریح دل را به حلقه های عشق حسین گره می زند.
همه ساله با فرا رسیدن ماه محرم، حال و هوای کشور دگرگون می شود و همه آحاد مردم به نوعی عشق و ارادت خود را به سرور و سالار شهیدان ابراز می کنند، در این ماه جوانان پرشور و علاقمند و هیئت های حسینی نقش مهم و عمده ای را ایفا می کنند.
حضور مداحان و ذاکران اهل بیت عصمت و طهارت و اجرای مراسم ویژه نوحه و عزاداری در این ایام رونق خاصی به مجالس عزاداری امام حسین (ع) می بخشد.
مردم اردبیل مانند سایر هموطنان ایرانی دارای آداب و رسوم و سنن خاصی در برگزاری مراسم عزاداری و سوگواری هستند و این مراسم در اردبیل که خاستگاه تشیع و مرکز تبلور عشق حسینی است رواج کامل دارد.
در روزهای محرم محلات ششگانه اردبیل به ترتیب به بازار می آیند و حال و هوای خاصی به زندگی شهری می بخشند، این حضور که از دومین روز محرم محرم و طبق سنت دیرین آغاز می شود با عزاداری های محله اونچی میدان پا می گیرد، دسته عزادارن این محله به همراه شاخه ها و زیرمجموعه هایش در دومین روز محرم به خیابان اصلی شهر می ایند و با گذر از بازار سنتی اردبیل (بازار قیصریه) در خیابانها به عزاداری مشغول می شوند، در ضمن عزاداری مردم شهر اقدام به پخش نذری که بیشتر چای، شیر کاکائو و خرماست می کنند.
در روزهای بعد محلات دیگر اردبیل به ترتیب محله های عالی قاپو، سرچشمه، پیرعبدالملک، اوچدوکان و طوی به همراه زیر شاخه ها و زیر مجموعه هایشان به بازار می آیند تا با نشان عزا و نوحه مرثیه ارادت خود را به امام حسین (ع) و یاران کربلایی او اعلام کنند.
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست
این چه شمعی است که عالم همه پروانه اوست
در روز تاسوعا دسته جات عزاداری اقدام به شمع گردانی می کنند که این مراسم سنتی نه تنها در کشور بلکه در دنیا منحصر به فرد و متعلق به دیار اردبیل است، عشق و ارادت به خاندان عصمت و طهارت در این روز به نقطه اوج خود می رسد که گاه عزاداران و نذر کنندکان با پای پیاده اقدام به شمع گردانی می کنند.
این مراسم که از صبح روز تاسوعا تا پاسی از شب ادامه می یابد مردم عزادار گاه به صورت گروهی و گاه در قالب دسته جات عزاداری از یک مسجد به مسجد دیگر و از محله ای به محله ای دیگر اقدام به روشن کردن شمع می کنند.
زنان نیز در روز تاسوعا با حضور در مساجد و شرکت در مراسم شمع روشن کردن ارادت خود را به شهیدان کربلا ابراز می دارند.
در روز تاسوعا علاوه بر شمع گردانی چند سال است که گروههای مختلف از جمله هیأتهای ورزشکاران، هنرمندان، فرهنگیان و ... در قالب دسته جات به عزاداری مشغول می شوند.
شبیه خوانی هنر سنتی این دیار در شهرها، محلات و روستاهای اردبیل با استقبال گرم مردم برگزار می شود و با وجود سردی و نامساعد بودن اوضاع جوی این مراسم سال به سال با حضور گرم مردم حسینی همراه است، در این مراسم که با نوحه خوانی و ذکر مصیبت و موعظه همراه اسن زنان با چادر سیاه شرکت می کنند و به یاد مظلومان کربلا اشک ماتم می ریزند.
اما رنگهای سبز، سفید و گاه سیاه رنگ لباس اولیاست و رنگ قرمز، گاه زرد رنگ لباس اشقیاست و در این میان دو رنگ متضاد سبز و قرمز نمادی از جدال و پیکار میان خیر و شر است، در تمامی مراسم تعزیه ای که در این استان برگزار می شود حرکات و نمایشها به نحوی انجام می شود که جمعیت بر عزای امام حسین(ع) و اهل بیت او اشک می ریزند و شانه هایشان را سنگینی مصیبت آن بزرگوار به لرزه درمی آورد.
غروب عاشورا غروبی غم بار و حزن انگیز است، غروب عاشورا که می رسد بیقراریها و ناله ها هم رنگ و بویی دیگر می گیرند، نور شمعهایی که هر فردی بنا به حاجتی روشن کرده است، صدای زنجیرهای بسته شده به پای کودکان و صدای شلاقهایی که بر تن اسرا می نشیند به کسی امان آرام بودن نمی دهد.
صدای آه و ناله های کودکان شام به صدای شیون و ضجه های مردم داغدار پیوند می خورد و سرهایی که به سوی آسمان بلند می شود و شانه هایی که آرام نمی گیرد با بی بی دو عالم همدردی می کنند، زمین و آسمان می گریند به یاد مصیبتهایی که هنوز هم تازه است.
نوشته شده توسط : پویا آقاپور